برای تو نوشت

برای تو نوشت

دلنوشته-احساس من
برای تو نوشت

برای تو نوشت

دلنوشته-احساس من

همیشه نوشت

هنوز هم دلم پره از دستت

اونقدر که حتی تصمیم میگیرم سکوت کنم تا بلکه خودم اروم بشم عجیبه برام من حرف زدن برام کلا سخته یعنی به یکی بگن زنگ بزن حاضرم اس ام اس بدم هر جوری ولی زنگ نزنم حتی اگه اعضای خانوادم باشن

ولی به تو عذاب می کشم می نویسم حتی اس ام اس پول واریز شدن رو بدم دیگه بقیه چیزها پیش کش ... و البته مقاومت شدیدی میکنم که زنگ نزنم چون زنگ زدنم بعد احساسی داره حتی یک کلمه حرفش و خب نمیخوام این کار بکنم این حس از اول بوده و گسترده تر هم شده خب قبلا همون اس ام اس واریز پول ازارم می داد ولی نوشتن متنهام لذت بخش بود ولی الان همونم ازارم می ده و بر عکس مثلا وقتی بهم گفتی که لیست دروس بفرست با اینکه کار داشتم کل کارها رو کنسل کردم بدو رفتم خونه و تا انجام ندادمم اروم نشدم البته که ناراحت بودم وقتم کمه و نمی تونم خیلی کامل چیزی اماده کنم خخخ 

زنگ نمی زنم چون می فهمم که فقط دوست دارم صداتون رو بشنوم و البته خب میدونم وقتی حالم خرابه شنیدن صداتون آرومم می کنه ولی خب اینو می دونم به طبع این کار نمی کنم ولی خب گاهی هم خودمو تنبیه میکنم

و اینکه میگم نباید من به رابطه ای که باهات دارم آسیب بزنم هر کاری که حس کنم خارج از چارچوبه جدا از قوانین جلسه و حرفه ای موضوع به خاطر از دست ندادن رابطه با تو می کنم حالا نکه  مثلا رابطه ام با تو قطع بشه از اینکه بازخواستم کنی متنفرم دلم نمیخواد حتی بهم تذکر بدی نمی  خوام فکرکنم حتی اگه هستی به خاطر تعهدته و حرفه ات  وگرنه اگه یه ادم معمولی کنارم بودی شاید می رفتی تلاشم میکنم که  این حس رو داشته باشم که من خوبم تو یک رابطه و الان بودن تو کنارم فقط به خاطر فرایند درمانی بینمون نیست بلکه اگه خارج از اینم بود تو نمی تونستی رفتار و یا چیزی رو بگی که بهم بگه که  خارج از این چارچوب نمی تونی کسی رو کنارت نگه داری و منم اگه هستم به خاطر کارمه

هر چند خب خیلی وقتا خلاف این بهم ثابت میشه ولی خب دیگه بی خیال چکا رکنم تلاشمو می کنم نمی شه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد