من هنوز استرس دارم هر لحظه که به این فکر می کنم که کلیه فعالیتهایم به نوعی به ناخودآگاهم مربوطه وحشت هم میکنم
دیروزمریم می خواست بره گوشی بخره منم باهاش رفتم اما بعد خودمم وسوسه شدم یک گوشی Samsung Galaxy J7 Prime و دقیقا مثل مریم خریدم ... البته 6ماهه که می خوام گوشی بخرم ولی هر بار به بعد موکول می کردمش تااینکه دیشب خریدم
حالا خوشحال و خندان که یک گوشی خوب با قیمت مناسب خریدم رفتم خونه ...مامان تا متوجه شد که گوشی خریدم کلی ذوق کرد که آخ جون پس گوشی قدیمی ات شد مال من!!!!
و درست همین جا بود که جا خوردم ... منی که فکر میکردم خب بالاخره طلسم خرید گوشی تا چند سال شکسته شد با حرف مامان تازه فهمیدم که من به خاطر خوشحال شدن اون و رسیدن به گوشی درب و داغون من این کارو کردم! نه برای خودم!