برای تو نوشت

برای تو نوشت

دلنوشته-احساس من
برای تو نوشت

برای تو نوشت

دلنوشته-احساس من

شنیدار نوشت ۹۵/۱۲/۰۷

چقدر همه چیز سخت شده است  

منی که می دانم  و نمی توانم... 

می گویم به دیگران و برای خود روا ندارم 

چرا باید من احساس گناهی عظیم بکنم از داشتن حسی و عذاب کشم ؟؟ 

در حالی که احساس و میل های آدمی شاید طبیعی ترین داشته های او باشد. 

تو به من می گویی این حس ها طبیعیه و کسی نمی تونه تو رو از داشتنش منع کنه  

ولی اینکه تو برای این حس ها احساس عذاب می کنی ...........

و مرا گیج و سردرگم به حرفهای اول جلسه مان ارجاع می دهی 

و خواب و مفاهیم آن.... 

چه ارتباطی است بین رفتاهای  مادرم در خرید لباس  و خوابی که می گویم شاید برای تو حرف نزده ام  و این حس های گناه آلود؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد