برای تو نوشت

برای تو نوشت

دلنوشته-احساس من
برای تو نوشت

برای تو نوشت

دلنوشته-احساس من

شنیدار نوشت ۹۵/۱۲/۱۷

بهترین جلسه امسال رو داشتم دیروز  

تندیس بهترین جلسه سال رو به این اخرین جلسه باید داد

از سالی که گذشت و آمار و ارقام گفتم  

کاری که حالا نه به این شکل ولی عموما این جمع بندی رو هفته اخر سال میکنم 

از لحظه ای که به این فکر کردم هر بار حس خوبی داشتم و فکر می کنم اتفاقات خوبم خیلی بیشتر بوده حالا از اونجا که من به شکل منسجم دوست دارم مستند داشته باشم  دیشب کاملا منسجم به این فکر کردم که یعنی چی؟ چرا جمع بندی ات برای امسال خوب بوده اونم از کارهای خنده دار منه  که به حس هام فقط توجه نمیکنم

نشستم به این فکر کردم که مستند از کجا بیارم 

فکر کردم نوشته هام رو جمع بندی کنم اخرشم چسبیدم به فضای مجازی وبلاگ و اینستا و... بگردم ببینم چندتا خوبن چندتا معمولی و چندتاش مال وقتایی که حالم خیلی بد بوده 

یک امار خنده دار دستم اومد که من ۲۱۹ متن داشتم که از این تعداد ۱۱۳ متنش اتفاقای خوب بوده و ۲۳ تاش واقعا حالم خیلی بد بوده باقیشم معمولی بوده  

این خیلی خوب بود از دیشب به این که نگاه می کنم می بینم که حداقل دیگه منطقم هم قبول می کنه که امسالم خوب بوده  

یک سری چیزها که من می زارم جز اتفاقای خوب شاید برای هر کسی اتفاق خوب نباشه خنثی یا خنده دار باشه مثلا  من وقتی برای بیتا ده اتفاق خوب سال گذشته رو می گفتم یکی از موارد برف بازی بود که بیتا برگشت گفت چه جالب تو اینو یک اتفاق خوب نوشتی  یعنی اینقدر مهم بوده؟!  

خب نمی خوام محتواهای جلسات قبل رو ادامه بدم در نتیجه اینجوری نمی دونم چی بگم ....

دیگه چه محتوای خوبی برای امسال داشتی؟  

من ۱۰۰ تا رو که اصلا یادم نمیاد ولی چیزهاییکه یادم هست

      ۱. امتحان جامع خرداد خصوصا وقتی فهمیدم که خیلی ها چندبار امتحان رو دادن و هنوز قبول هم نشدن به این نتیجه رسیدم که چقدر کار مهمی کردم 

      ۲. نماینده کارشناسان دانشکده که برای خودمم غیر قابل باور بود 

      ۳. جز کمیته اموزش کارکنان دانشگاه شدم که این خیلی غیرقابل تصورم بود فکر می کردم باید خیلی تلاش کنم که در ۲-۳ سال اینده تازه بهش نزدیک بشم 

      ۴. تدریسم با همه اتفاقات و هیجاناتش دوستش داشتم 

      ۵. برف بازی 

     ۶. سینما رفتن   

 یکسری این کارا رو هیچ وقت نکردم وگرنه شاید چیز خاصی نباشه  

سینما رفتی امسال؟ 

اره امسال اول سال بایکی از دوستام رفتم بعد دو سه بار با دوستا و همکارا رفتم یک بار با وحید موقع مجردیش رفتم و اخری هم با وحید و رحیمه رفتیم  

      ۷.  یکسری خریدهای برای خودم کردم که باعث تعجب خانواده و همکارا شد که بهم میگفتن که کلا تیپت رو تغییر دادی  

      ۸.  جابه جا شدنم یک معجزه بود برای خودم که واقعا بابتش خوشحالم خصوصا که محیط کار جدید رو دوس دارم

      ۹.  امتیاز آوردن جشنواره مطهری برای گروهام نوشته بودم که این اتفاق افتاد  

     ۱۰. سایت فارسی و انگلیسی گروه که اخیرا درگیرش بودم و اونقدر وقتم درگیر بود که می گفتم فکر کنم باید می رفتم کامپیوتر می خوندم با این حساب که رشته ام این نیست  

      ولی همه کارای مهندسین رو باید بکنیم...... و وقتی دیروز تموم شد خیلی حالم خوب بود  

ببین ... به هر حال روان تو هم خیلی تغییر کرده نسبت به قبل  

و اگه تو حالا می تونی کارهایی برای خودت بکنی به خاطر این تغییراته  

هرچند برای فهمیدن و به دست اوردن خیلی مطالب هنوز باید بهش بپردازی 

ولی تا همینجام وقتی بررسی می کنی و تغییرات رو می بینی به خاطر اینه که واقعا خیلی انرژی گذاشتی خیلی وقت گذاشتی و خیلی تغییرات ایجاد کردی  

من معمولا وقتی جمع بندی می کنم کارا رو سعی می کنم اینجوری نباشه که فقط مثبت یا منفی رو ببینم برای همین وقتی دیشب داشتم این جمع بندی رو می کردم به این فکر می کردم که من به نسبت سال گذشته اش جلسات سنگین تری با شما داشتم و خیلی از اون 23 تا محتوای منفی مال بعد جلسه بوده که واقعا حالم بد بوده 

بخش اعظم از این تغییرات رو حال خوب رو در واقع مدیون شمام  

یک قسمت دیگه اش هم خودمم 

و دیروز به حالت خود شیفته از خودم تشکر کردم .... 

اره چرا که نه ...  واقعا همینطوره تو واقعا انرژی زیادی گذاشتی درسته که منم فشار زیادی بهت آوردم...  به هر حال جلسات سیستمش همینه ولی تو هم انرژی زیادی گذاشتی 

چقدر خوب که از خودت تشکرکردی 

واقعا درخیلی از جلسات اونقدر بهم فشار اومده بود که با خودم گفتم شاید خیلی کم باشن افرادی که این همه فشار رو تحمل کنن  و ادامه بدن نمیدونم حالا نظر خودمه  ولی  در کل از خودم تشکر کردم

بازم از شما نمی دونم چه جوری تشکر کنم 

به هر حال همین که تو کارت رو انجام می دی  و جلساتت رو داری انرژی می زاری  واقعا برای من کافیه واقعا نیاز به تشکر دیگه نیست من دارم کار خودم رو انجام می دم اینو واقعا دارم بهت می گم همین که متوجه موضوع هستی اوکی 

به هر حال اگه فشارای شما نبود من هر کار می کردم نمی تونستم  به همچین نتیجه ای برسم و خب تغییرم نمی کردم حداقل خودمم می دونم که قبل این جلسات رو شروع کنم خیلی رو خودم کار کردم ولی نتوستم و از جمله ادمهایی بودم که خودم همیشه می خواستم خودم رو بهتر کنم 

می دونی همیشه باید یک نفر باشه که با ادم حرف بزنه یک نفر باید باشه حرفات رو نه صحبتها نه دردودل کنی حرفایی که داری بهش بگی به همین خاطر اگه جلسه ای نباشه امکان اصلا وجود نداره  تو درست میگی همینطوره

قبول دارم واقعا همینجوریه شاید ادمهایی باشن که بشه دردودل کنی ولی با دردرل کار جلو نمی ره 

من خصوصا ادمهایی که دورم هستن یااونقدر کم هستنن یاکه باز مشکلی که وجود داره حرفام برای اکثر افرادی که دورم هستن قابل فهم نیست که اینو نمی دونم چرا و همچنان نمی دونم خب خیلی برام سخت میشه

واقعا ادمهایی که اطرافت هستن این حرفایی که تو داری به درد اونا نمی خوره یا جوابای اونا به دردت نمی خوره .... قصه اینه ادمها یک جایی به جای اینکه تعداد افرادی که دورش هستند رو بشماره ..... کیفیت رو باید بشماره .... به جای اینکه افراد دور وبرش رو رصد کنه که چرا رفتن و یا اومدن .... ببینه این افرادی که تو رابطه ان باهاش چه جوری تو رابطه ان و کیفیتش چطوریه این مهم تره 

من خودم اینو قبول دارم ولی هر وقت گفتم بهم خندیدن ... حالا نمی دونم چرا  ولی درکل خودم به این فکر کردم که عملا مشکلات هر کسی نسبت به خودشه خوشحالی و ناراحتی اونام با توجه به پیشیه اون ادمه ولی در کل من تو این مدت اتفاقی که ربرای خودم می افتاد همیشه البته به مرور .... اینکه می دونستم شما هستین واقعا بخش اعظمی از این فشارو راحت ترمی تونستم تحمل کنم و حس اینکه به طور خیلی غیر قابل باوری برای خودم اینجوری بود که خیلی خوب می تونید متوجه بشید چی می گم و یه وقتایی هم واقعا لجم می گرفت جلوتر ازمن متوجه بشید حسم چیه و یا عکس العمل هام رو می گفتید خب شاید این لحظه این حرفهارو می شنیدم  بالاخره جا می خورم ول ی در کل این مهارتتون منو به تحسین وا می داشته که خیلی خوبه که خوب حواستون هست و خوب می دونید که چی رو کجا باید بگید

 اوهمممممممممممم 

 اگرچه اعترافا حسابی اون لحظه ببهم می ریزم

همم اوهم

به هر حال یک بخشی از روان که همیشه می خواد سرکشی کنه بدوبدو کنه همه چی رو بهم بریزه یک جاهایی هم واقعا حالش گرفته می شه ولی یک جاهایی هم روان آدم اونقدر لذت می بره از فهمیدن که با توجه به سختی کار بازم پیش میاد

متوجهی

اوهم...

به هر حال واقعا خوشحالم از انرژی که برای خودت می زاری و تلاشی که می کنی امیدوارم که سال دیگه هم سال خوبی برات باشه از این لحاظ که به خودت زندگیت و رابطه هات بپردازی و ازشون لذت ببری ..خوبه باید جلسه رو همینجا نگه داریم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد