برای تو نوشت

برای تو نوشت

دلنوشته-احساس من
برای تو نوشت

برای تو نوشت

دلنوشته-احساس من

تجارب زیسته

هم درک می کنم به دنبال چه می گردی و هم نه

درک میکنم چون احتمالا ربطش می دهی به تاثیر روانکاوی و اینکه یک موضوع دیگری این وسط می شود تمایل ناخودآگاه من به عمیق سازی رابطه ها ... حتی اگر هم شده در قالب کار پژوهشی آن هم رساله دکتری...

می دانم از این تحلیل من می خندی ... اما خب این هم نوعی نگاه کردن است دیگر... و البته همین را هم با همین شکل رد نمی کنم می دانی چرا چون واقعا به این عمقی کردن رابطه ها حتی اگر در این قالب خشک و رسمی هم که باشد و در قالب یک پژوهش و موقت واقعا نیاز دارم

می توانم تفکرات این چند وقته خودم را هم به اینها اضافه کنم تا معنادار تر بشه

یعنی الان که فکر میکنم معنادارتره

آخه سر یک موضوعی به این فکر می کردم که من در دوره لیسانس در آرزوی عمیق کردن رابطه هام با اساتید بودم و وقتی اساتید از این تجارب در دوره فوق لیسانس و دکتری می گفتند عمیقا آرزو می کردم یک روزی منم دانشجوی ارشد و دکتری باشم و بتونم این نوع رابطه رو تجربه کنم ! اما دریغ در هیچ دوره ای این شانس با من یار نبود و من در دوره ارشد هم با سیستمی شبیه دوره قبلی رو به رو شدم به دلیل زیاد بودن دانشجویان گرایش های مختلف ارشد در شهید بهشتی و باز اونجا اساتید از داشتن این چنین تعاملاتی با دانشجویان دکتری خودشون می گفتند و من در اون مقطع هم آرزو می کردم کاش دانشجوی دکتری بودم و این تعاملات رو تجربه می کردم !!!! و اکنون در مقطع دکتری باز هم با همان سبک قبل روبه رو با اساتید هستم که فکر میکنند نباید به دانشجو رو بدهند که اون جای آنها را می گیرد ! و خلاصه در کل فرایند تحصیل ناکام شدیم از برقراری ارتباطی عمیق با اساتید!!!!

این موضع در مورد امکانات هم صدق می کرد تو لیسانس که بودیم همه امکانات خوب مال ارشد و دکتری بود در مقطع ارشد بهمون همون یک کمد خالی هم ندادن می گفتن فقط مال بچه های دکتری است

الانم در مقطع دکتری آس و پاس بدون امکانات!!! تازه پولم میدی ولی امکانات نداریم!!

اما موضوع دیگری که باعث می شود بگویم این انتخاب روش با روانکاوی اکنونم مرتبط نیست اینکه:

من دانشجوی برخی از همان اساتیدی هستم که هم اکنون به عنوان آغازگران شیوه کیفی در ایران شناخته شده اند و به طبع نوع تفکر و علایق آنها در اندیشه و علایق من نیز بی تاثیر نبوده است با این حال باید گفت اگرچه روش کیفی در ایران نوپاست و پژوهشگران کیفی انگشت شمار ... اما همین دانش جوان در گروه علوم تربیتی به نسبت روانشناسی و مشاوره پر سابقه تر است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد