برای تو نوشت

برای تو نوشت

دلنوشته-احساس من
برای تو نوشت

برای تو نوشت

دلنوشته-احساس من

پس شنیدار-۱۲

امروز نه ظهر خوابم برد و نه هم تونستم آروم باشم

پاهام می پرید رگهای دستام بسته بود حالم خیلی بد بود

چی بگم بهت اخه چی بگم به خودم اخه

می شه بهم بگی اینکه آدمها تا کی نیاز به نوازش دارند؟

اصلا از چه سنی به بعد این نیازکمتر میشه یا از بین میره؟

میشه بهم بگی چطور میشه این نیاز رو وقتی که هست برطرفش کرد؟ یک جوری  که آروم بشی

میشه بهم بگی من تا چه حد در این مورد غیر طبیعی ام؟

نمی دونم برات چقدر باور پذیره اما من سالهاست که تقریبا می شه گفت کسی جسمم را لمس نکرده کسی نوازش وار دستی نکشیده است چه برسد به اینکه در آغوش کسی قرار گیرد!

می فهمم که چقدر می تونه خنده دار به نظر برسه و شاید کودکانه ... اصلا می خوام بدونم چه چیز در من غیر طبیعیه؟

و اصلا باید چکار کنم با این همه حس فوران کرده و طغیانگر

خسته شده ام از در آغوش گرفتن خودم خسته شده ام از نوازش های خودم دلم واقعیت را می خواهد

میشه آدمها بی نیاز به لمس جسمانی باشند؟ و فقط با بیان یا هر شیوه دیگری آرام گیرند؟

میشه مثلا به شیوه لغات قلمبه سلمبه امروزی بگیم نوازش کلامی آدم را از نوازش و لمس جسمانی بی نیاز می کند؟

یا مثلا می شه گفت با افزایش سن نیاز انسان به دریافت نوازش جسمانی کاهش پیدا می کنه؟

پس شنیدار-۱۱

می شه اینبار تو همه این تایم جلسه رو حرف بزنی؟ می دونم الان می گی باز چیه که من باید حرف بزنم و یا اصلا چی باید بگم اونوقت؟

اینکه چیه که تو حرف بزنی رو بی خیال چون هر چی بگم تکراریه

اما اینکه چی بگی خب بیا به عنوان یک درمانگر و در مقام حرفه ایه خودت اصلا بهم بگو اگه قرار باشه برای یکی نظرت رو درباره من بگی چی میگی؟ مشکلاتم رو چطور دسته بندی می کنی؟

اصلا چی میگی؟ یک اظهار نظر کاملا علمی و کارشناسانه !! بالاخره اصلا گذشته از شوخی ۸۰۰۰ دقیقه که برات حرف زدم ........کم نیست ها می شه ۱۳۳ساعت پی در پی حرف زدن فکرکن

خب حالا توی این ۸۰۰۰ دقیقه تو فقط تنها کسی هستی که مسلما از همه وجود من خبر داره .... برای همین می خوام بدونم دقیقا نظرت در مورد منو مشکلاتم چیه ؟

اصلا برام حرف بزن از اینکه برنامه ات چیه می خوای چکار کنی؟ خودت چقدر پیشرفت کردی به نظرت توی درمان من؟

اصلا فکر کن من نیستم اگه اینقدر سخته فکر کن یکی از همکارای حرفه ایت جلوته و می خوای برای اون حرف بزنی ؟

ولی فقط حرف بزن برام ....... اصلا اینقدر قلمبه سلمبه حرف بزن که یک کلمه اش رو من نفهمم ولی حرف رو بزن

و حتما و حتما حتما هم محتوای حرفت من باشم و نظر خودت در مورد من .... همون نظر تخصصی ات در مورد من.....

عوضی حرف بزن فقط .....باشه؟

پس شنیدار-۱۰

میدونی چیه حتی اگه یه درصدی تصور می کردم که من فقط جاذبه اولیه ندارم ولی شاید بتونم در طولانی مدت کسی رو به خودم جذب کنم الان دیگه همون نظرم قاطعانه ندارم چون کاملا فهمیدم که اتفاقا آدمها و مردهای اطرافم  در اثر تعاملات بیشتر براشون گزینه کمرنگ تری می شم  چراشو نمی دونم  شاید یک همکار خوب یا حتی یک هم صحبت خوب باشم ولی یک لحظه هم نمی تونم یک گزینه به عنوان یک زن باشم براشون ...... 

البته یک بخشیش به سن و سال برمیگرده که به قولی گاهی افراد فکر می کنن ازدواج کرده ای و بچه هم داری 

اما غیر از اونم  هیچ جاذبه ای ندارم که تازه اگر داشتم اصلا همون فرایند های خواستگاری جواب می داد 

البته همیشه خداروشکر می کنم که حداقل این افرادی که اومدن خواستگاریم کلا هیچ کدوم  به سرانجام نرسیده... 

اما خب به هر حال دوست هم دارم که  توجه یک مرد رو فراتر از همه اینها داشته باشم اونم می گم نه به عنوان های مختلف کاری و تحصیلی، بلکه به عنوان یک زن ! 

ولی واقعا چطوری می شه هم  زن بودنت رو به نمایش بگذاری و هم  در محیط های کاری و  اجتماع به ه رحال توجهات شغلی و حرفه ای و تخصصی خودت رو داشته باشی؟ 

من خودم به عنوان یک زن دیده ام  زن بودن تمام و کمال همکارانی رو که اتفاق موفق هم بوده اند در حیطه های شغلی و تحصیلی شون 

اما  به هر حال وقت هایی هم هست که  بیزار می شوم از جنسیتم  از زن بودن ... انگاه که مردانی رو می بینم که به جای اینکه جلوه مردانگیشان نمود یافته باشد هوسرانی هایشان  را با آب و تاب  بیان می کنند و مدال آفرین می دانند

پس شنیدار-۹

چکار بکنم با این استرس شدید و حس های اشتباهی 

میشه بزاری بری و نباشی؟   

تو اصلا می فهمی من چقدر میتونه حالم بد باشه ؟  

نه مسلما نه نمی تونی باور کنی  

دلم مثل همون بچه دوساله نوازش میخواد و بغل  

اصلا اصطحکاک پوست به پوست آرام بخشی عظیمی دارد که من ده هاسال است  دیگر تجربه اش هم نکرده ام... 

تجربه شیرینی باید باشد ......... همممممممممم

غول بیابونی

نمی دونم باید بخندم یا ناراحت بشم خب فقط خوب می دونم اگه بهشون بگم که ناراحت میشم بیشتر مسخره ام می کنن بهم ... و تازه یه عالم توبیخ که اولا خب لاغر کن که نگیم بعدم زن باید جنبه داشته باشه که مردا جذبش بشن اصلا زنی که شوخ طبعه و پابه پای مرد کوتاه نمیاد و شوخی می کنه و ناراحت نیمشه جذابه!!

من نمی دونم این حرف چقدرش درسته و اصلا تا کجا و با چه حدی از شوخی می شه این رو تعمیم داد؟

وقتی بهت میگن غول بیابونی چه حسی باید داشته باشی... جز اینکه استرس شدیدی گرفتم از شنیدن این کلمه